تفاوت سوال و فرضیه تحقیق
تفاوت سوال و فرضیه تحقیق
گزاره تحقیق: سوال و فرضیه
براساس مطالعه منابع متعدد به این نکته دست می یابیم که همه مشکلات ریشه در برداشت غلط از یک واژه دارد و آن واژه Proposition است. واژه Proposition که در فارسی از آن با عنوان گزاره تحقیق یاد می شود یک تعریف دارد: گزاره تحقیق بیان رابطه آزمایشی و حدسی میان سازه های پژوهش است.
A proposition is a tentative and conjectural relationship between constructs that is stated in a declarative form.
چون سازه ها در سطح بالائی از انتزاع قرار دارند و نمی توان به راحتی درباره آنها اظهارنظر کرد از روابط میان متغیرها صحبت می شود و بیان رابطه میان متغیرها فرضیه نامیده می شود. نمی خواهم با این جمله را دچار سردرگمی کنم. همه چیز بسیار ساده است. در هر تحقیق شما با تعدادی متغیر سروکار دارید. گزاره های تحقیق شما رابطه میان متغیرها را مورد بررسی قرار می دهد. دو متغیر فرضی هوش و عملکرد را در نظر بگیرید. اکنون شما درباره رابطه دو متغیر یکی از دو حالت زیر را پیش رو دارید:
- می توانم حدس بزنم متغیر هوش بر عملکرد تاثیر دارد.
- واقعا برای من جای سوال است که هوش بر عملکرد تاثیر دارد یا خیر؟
همه چیز کاملا بدیهی است. شما یا حدسی درباره رابطه دو پدیده دارید یا واقعا برایتان جای سوال است. فرضیه حدسی هوشمندانه درباره پارامتر جامعه است (عین عبارت کتاب دکتر عادل آدر را آوردم تا کسی تردیدی نکند). یعنی اگر شما می توانید حدس بزنید فرضیه دارید و اگر برایتان سوال است خوب، خیلی روشن است که شما سوال دارید.
پس گزاره های تحقیق شما یکی از این دو حالت است: یا به صورت سوالی یا به صورت یک جمله خبری که همان فرضیه است. اما بسیار جالب است که در پروپوزال های دانشجویان همیشه سه چیز کاملا مشابه مشاهده می شود که جای تامل (اگر نخواهم بگویم تاسف) دارد.
اهداف تحقیق
- بررسی رابطه هوش و عملکرد کارکنان
سوالات تحقیق
- آیا هوش کارکنان بر عملکرد آنان تاثیر دارد؟
فرضیه های تحقیق
- هوش کارکنان بر عملکرد آنان تاثیر دارد.
اینگونه تکرار نوعی بازی با کلمات است و به هیچ وجه توصیه نمی شود و اساتید محترم باید با آن برخورد کنند.
راهنمای تدوین فرضیه تحقیق
بازهم لازم به تذکر است هر تحقیقی نیازمند فرضیه نویسی نیست. با این وجود در هر مطالعه شما با یکی از این دو حالت سروکار دارید: بررسی وضعیت یک پدیده خاص یا بررسی رابطه میان دو یا چند پدیده. در حالت نخست که شما یک پدیده را بررسی می کنید نوشتن فرضیه بسیار ساده است. فرضیه اصلی شما پیرامون همان سازه اصلی است که مطرح کرده اید و فرضیه های فرعی نیز بر ابعاد آن سازه اصلی دلالت دارد. برای مثال شما می خواهید در زمینه سنجش موفقیت عملکرد هوش تجاری در سازمان مطالعه کنید. سازه اصلی مطالعه هوش تجاری است و براساس ادبیات پژوهش ابعاد موفقیت هوش تجاری براساس جنبه فنی و مدیریتی قابل بررسی است. دقت کنید این ابعاد باید با مطالعه ژرف ادبیات پژوهش یا مصاحبه های ساختارمند با خبرگان حوزه شناسائی شود. در این صورت فرضیه ها به صورت زیر تنظیم می شود:
فرضیه اصلی
هوش تجاری در سازمان نمونه با موفقیت اجرا شده است.
فرضیه های فرعی
هوش تجاری از جنبه مدیریتی در سازمان نمونه با موفقیت اجرا شده است.
هوش تجاری از جنبه فنی در سازمان نمونه با موفقیت اجرا شده است.
حالت دوم زمانی است که شما می خواهید رابطه دو تمغیر را بررسی کنید. برای مثال می خواهید رابطه ارزیابی عملکرد با بهسازی نیروی انسانی را بررسی کنید.در بیان فرضیه های فرعی اثر ارزیابی عملکرد را بر عوامل موجد بهبود نیروی انسانی بررسی کنید. برای این کار لازم است عوامل مولفههای بهبود نیروی انسانی را شناسائی کنید. شناسائی مولفه های بهبود نیروی انسانی براساس ادبیات پژوهش و مطالعات انجام شده پیشین صورت میگیرد.برای نمونه رضایت، انگیزش و خلاقیت به عنوان ابعاد بهسازی نیروی انسانی در نظر گرفته شده است. براساس این مطالعات میتوان مولفههای بهبود و بهسازی نیروی انسانی را شناسائی کرد. در بیان فرضیههای پژوهش ابتدا باید فرضیه اصلی را به صورت زیر بیان کنید:
فرضیه اصلی:
ارزیابی عملکرد در سازمان مورد مطالعه بر بهسازی نیروی انسانی تاثیر دارد.
فرضیه های فرعی
ارزیابی عملکرد در سازمان مورد مطالعه بر انگیزش نیروی انسانی تاثیر دارد.
ارزیابی عملکرد در سازمان مورد مطالعه بر رضایت نیروی انسانی تاثیر دارد.
ارزیابی عملکرد در سازمان مورد مطالعه بر خلاقیت نیروی انسانی تاثیر دارد.
بسیاری از تحقیقات مبتنی بر فنون تحقیق در عملیات و تصمیم گیری چندمعیاره به فرضیه نیازی ندارند. این مطلب را همواره به خاطر داشته باشید.